فاطمه زهرافاطمه زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
فریمافریما، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

فاطمه زهرا وفریماقلب بابایی

کار دست مامان

سلام خداروشکر حالمبهترشده اینروزاخودمو باتلوزیون سرگرم کردم من عاشق برنامه کودک هستم مخصوصا دوراوعموپورنگ که عمه هم از بندرست تحریردوراواسم خریده عمه جون ممنونم     مامانم باکاموا برام پاپوش واشارپ وکلاه بافته منم گفتم دستت درد نکنه خیلی قشنگن نیگام کنین             ...
5 دی 1392

یلدا92

  سلام یلدامبارک امسال هم مثل هرسال شب یلداباباشهاب سرکاربودمنم بامامانم رفتیم خونه باباجون کمال اونجاهم کسی نبودچون محمدمهدی رفته بودخونه اون یکی باباجونش وبهزادهم رفته بندر.تازه منم مریض بودم یه گوشه خوابیده بودم نه هیچی میتونستم بخورم نه حرف بزنم آخه دهنم تمام تاول زده هیچی حال ندارم مامان وبابام روهم خسته کردم.   نگاهم کنیدچه قدر بی حالم         ...
1 دی 1392

22بهمن

امشب به مناسبت 22 بهمن نور افشانی بود تو شهرمون منم رفتم نورافشانی با عمه ومامانی  ومحمد مهدی خیلی خوش گذشت نورهای خوشکلی که به آسمون میفرستادنو دوست دارم خوشکل بودن   اینم عکسی که اونجا گرفتم     ...
21 بهمن 1391

شیراز

سلام  ما داریم میریم مسافرت شیراز اینجا امامزاده اسماعیل تو جاده شیراز بود رفتیم زیارت   من با مامان وبابام ومامان جون وباباجون سیدداودباعم  رفتیم شیراز جاتون خالی خیلی خوب بود اونجا خونه یکی ازذوستای باباجون رفتیم ازهمه جاهای شیرازدیدن کردیم : شاه چراغ -حافظیه-سعدی-باغ ارم-باغ دلگشا-تخت جمشید-بازارهاو...  من وبابا شهاب لپامونو چسبوندیم بهم عکس خوشکل بگیریم تو حافطیه   ولی من خیلی اذیت کردم  مدام میگفتم  بدل(بغل)   تازه یه کفش خریدم که باهاش خوردم زمین بینی ولبم زخم شدچون به حرف مامان وعمه گوش نکردم مامان جون وباباجون هم برام یه کاپشن خ...
25 مهر 1391

تولدعمه

                       تولدعمه بودازصبح زودبامامان ساره رفتیم خونه باباجون کمال کمک       بریم میز خوشکلی برای عمه چیدیم        من همش مرقصیدم خسته هم میشدم گریه میکردم میگفتم مامان خوابم میاد عصرمهمانهایکی یکی آمدندخیلی خوب بودخوش گذشت   من بابهزادکوچولوومحمدمهدی کنارعمه عکس میگرفتیم   مرقصیدیم مواظب بهزادبودم که دست توکیک نکنه   عمه کیک بریدماهم دست زدیم عمه صدساله شی اخه من عمه رو خیلی ذوست دارم اینم عکس ...
7 مهر 1391

تولد بهزاد

سلام اخ جون تولد تولدبهزادکوچولوبودرفتیم خونه عمه کناربهزادعکس گرفتم برای بهزادرقصیدم      لباس صورتی خوشکل پوشیدم منم بابقیه بچه ها کنار بهزادی عکس گرفتیم خیلی خوب بودخوش گذشت بهزادکوچولوشیطونی میکردکادوهایش رابرمیداش باهاشون ماشین بازی میکرد اینم من کنار کیک بهزاد     منم دلم نمی خواست شب برم خونمون مامان ساره منوگولم زدبردم خونه  اینم میز عصرانه خوشکل که مامان وعمه درست کردن     ...
25 شهريور 1391

اولین مطلب

شروعی دیگر اینبار بر صفحه ای مجازی     فاطمه زهرا تو زیباترین هدیه هستی که خداوند به ما داد تولد یک سالگیت مبارک ...
25 مرداد 1391
1